چرا زنان کمتر از مردان تقاضای افزایش حقوق می‌کنند؟

داشتن مهارت های مذاکره برای بسیاری از افراد فرصتی است تا موقعیت‌های شغلی خود را بهبود بخشند، اما آنچه در این میان کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد، تأثیرات متفاوتی است که جنسیت‌ها بر این فرآیند دارند. در دنیای کار، زنانی که در موقعیت‌های مذاکره قرار می‌گیرند، معمولاً کمتر از مردان درخواست‌های بالاتری برای حقوق و مزایای خود مطرح می‌کنند. این تفاوت رفتاری نه تنها منجر به تفاوت‌های درآمدی قابل توجه می‌شود، بلکه در بلندمدت می‌تواند مانع از پیشرفت‌های حرفه‌ای و فرصت‌های شغلی بهتر برای زنان گردد. در حالی که بسیاری از مردان به‌راحتی وارد مذاکره می‌شوند و درخواست‌های جسورانه‌تری مطرح می‌کنند، زنان اغلب از ترس بازخوردهای منفی یا قضاوت‌های اجتماعی، از این اقدام خودداری می‌کنند.

این تفاوت جنسیتی در مذاکره نه تنها به تفاوت‌های فردی مربوط می‌شود، بلکه ریشه در انتظارات اجتماعی و فرهنگی دارد که به‌طور غیرمستقیم از دوران کودکی در ذهن افراد نهادینه می‌شود. به‌طور سنتی، در بسیاری از جوامع، مردان تشویق می‌شوند تا با اعتماد به نفس و جسارت بیشتری وارد عرصه‌های شغلی و اقتصادی شوند، در حالی که زنان به‌طور معمول به رفتارهای محتاطانه ترغیب می‌شوند. این تفاوت‌ها باعث می‌شود که مردان با اعتماد بیشتری در  مذاکرات حقوق و مزایا، درخواست خود را مطرح کنند، حتی زمانی که این درخواست‌ها فراتر از نیاز واقعی آن‌هاست. از سوی دیگر، زنان در مذاکرات حقوق و دستمزد خود به دلیل ترس از واکنش‌های منفی یا قضاوت‌های اجتماعی، معمولاً ترجیح می‌دهند درخواستی برای افزایش حقوق نداشته باشند و بیشتر بر شایستگی‌های خود تکیه کنند.

این تفاوت های ناشی از جنسیت در مذاکره‌، نه تنها در کوتاه‌مدت باعث ایجاد تفاوت‌های مالی می‌شود، بلکه در بلندمدت می‌تواند موجب حفظ یا تشدید نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی گردد. هنگامی که زنان به طور مداوم از مذاکره برای حقوق بالاتر خودداری می‌کنند، این موضوع نه تنها درآمد آنان را کاهش می‌دهد بلکه می‌تواند فرصت‌های شغلی و ارتقاء در مشاغل را نیز از آن‌ها بگیرد. این مسئله می‌تواند در زمینه‌های مختلفی از جمله ارتقاء شغلی و دسترسی به فرصت‌های حرفه‌ای تأثیرات منفی داشته باشد. برای مقابله با این مشکل، ضروری است که مهارت‌های مذاکره در زنان تقویت شود و اعتماد به نفس آنان در مواجهه با چالش‌های شغلی و اجتماعی ارتقا یابد.

تأثیر نگرش‌ها و باورهای اجتماعی بر تفاوت های جنسیتی در مذاکره

نگرش‌ها و باورهای اجتماعی از عوامل اساسی در شکل‌گیری تفاوت‌های جنسیتی در نحوه مذاکره هستند. از دوران کودکی، دختران و پسران با انتظارات متفاوت اجتماعی روبه‌رو می‌شوند. به‌طور معمول، دختران در موقعیت‌های اجتماعی تشویق می‌شوند که محتاط و متواضع باشند، در حالی که پسران به عنوان افراد جسور و پرانرژی شناخته می‌شوند که قادرند درخواست‌های بزرگتری مطرح کنند. این تفاوت‌های تربیتی از همان ابتدا به رفتارهای متفاوت در مواجهه با چالش‌ها و موقعیت‌های مذاکره‌ای می‌انجامد و این تفاوت‌ها در رفتارهای بزرگسالی نیز تداوم پیدا می‌کنند.

این نگرش‌های اجتماعی باعث می‌شوند که در موقعیت‌های مذاکره، مردان با اعتماد به نفس بیشتری در مذاکره حاضر شوند و درخواست‌های جسورانه‌تری برای حقوق و مزایای بالاتر داشته باشند. در مقابل، زنان در مذاکرات شغلی به‌دلیل ترس از قضاوت‌های اجتماعی و نگرانی از بازخوردهای منفی، معمولاً از طرح درخواست‌های بالا خودداری می‌کنند. این روند نه تنها در دوران کودکی بلکه در طول زندگی بزرگسالی نیز تأثیرات خود را در محیط‌های شغلی نشان می‌دهد. مردان به‌طور معمول به فرصت‌های مذاکره برای بهبود شرایط مالی خود بیشتر توجه می‌کنند، در حالی که زنان کمتر از این فرصت‌ها استفاده می‌کنند.

تحقیقات نشان می‌دهند که تفاوت‌های ناشی از چنسیت در مذاکره، تنها به توانایی‌ها و شایستگی‌های فردی مربوط نمی‌شود، بلکه ریشه در باورهای اجتماعی و انتظارات فرهنگی دارد که از دوران کودکی در افراد نهادینه می‌شود. به‌عنوان مثال، در جوامعی که زنان بیشتر به نقش‌های سنتی خانوادگی و اجتماعی محتاطانه تشویق می‌شوند، تمایل کمتری دارند تا در موقعیت‌های شغلی برای حقوق و مزایای بالاتر مذاکره کنند. این نگرش‌ها باید بازنگری و اصلاح شوند تا زنان و مردان بتوانند بدون هرگونه تبعیض و محدودیت‌های اجتماعی وارد مذاکرات شغلی شوند و حقوق و فرصت‌های برابر دریافت کنند.

راهکارها و پیشنهادات برای کاهش شکاف جنسیتی در مذاکره

برای کاهش شکاف جنسیتی در مذاکره و دستیابی به حقوق و مزایای برابر، نیاز است که از سنین پایین، مهارت‌های مذاکره در دختران تقویت شود. این مهارت‌ها می‌توانند شامل شناخت اصول و تکنیک‌های مذاکره، مدیریت اعتماد به نفس و افزایش شجاعت در بیان درخواست‌ها باشد. آموزش‌های ویژه برای دختران که در آن‌ها به مهارت‌های مذاکره تأکید شود، می‌تواند به کاهش تفاوت‌ها در رفتارهای مذاکره‌ای کمک کند. همچنین، باید تلاش کرد تا کلیشه‌های جنسیتی که رفتارهای دختران و پسران را محدود می‌کنند، به چالش کشیده شوند.

یکی از روش‌های مؤثر برای کاهش اثرات شکاف جنسیتی در مذاکره ، آموزش از طریق نمونه‌های موفق است. زنان و مردانی که در زمینه‌های شغلی خود موفق به مذاکره برای حقوق و مزایای بالاتر شده‌اند، می‌توانند الگوی خوبی برای دیگران باشند. ارائه مشاوره‌های شغلی و برگزاری کارگاه‌های آموزشی می‌تواند به زنان کمک کند تا اعتماد به نفس خود را در مذاکرات تقویت کنند و از این طریق شکاف جنسیتی در مذاکرت حقوق و مزایا را کاهش دهند.

همچنین، ایجاد برنامه‌های حمایتی و مشاوره‌ای در محیط‌های شغلی می‌تواند به زنان کمک کند تا برای دست‌یابی به حقوق خود وارد مذاکره شوند. این برنامه‌ها می‌توانند شامل مشاوره‌های شغلی، ایجاد شبکه‌های حمایتی و آموزش مهارت‌های مذاکره باشند. با ایجاد فضایی حمایتی و آموزشی برای زنان، می‌توان به آن‌ها کمک کرد تا به‌طور مؤثری از حقوق خود دفاع کنند و در نتیجه شکاف جنسیتی در دستمزدها کاهش یابد.

کلام آخر

شکاف‌های رفتاری و نگرشی بین زنان و مردان، نه تنها در دوران کودکی بلکه در بزرگسالی نیز تأثیرات خود را در محیط‌های شغلی نشان می‌دهند. زنان معمولاً کمتر از مردان وارد مذاکره برای حقوق و مزایای بالاتر می‌شوند و این روند در طول زمان می‌تواند موجب حفظ نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی شود. وقتی زنان از مذاکره برای دستمزد و ارتقاء شغلی خودداری می‌کنند، این مسئله نه تنها بر درآمد آنان تأثیر می‌گذارد، بلکه فرصت‌های شغلی و پیشرفت‌های حرفه‌ای آن‌ها را محدود می‌کند. برای کاهش این شکاف‌ها، لازم است مهارت‌های مذاکره از سنین پایین در دختران تقویت شده و به آن‌ها آموزش داده شود که در برابر چالش‌های اجتماعی و اقتصادی با اعتماد به نفس بیشتری وارد مذاکره شوند.

برای ایجاد تغییر در این وضعیت، باید الگوهای اجتماعی و فرهنگی تغییر یابند تا دختران و پسران بتوانند بدون محدودیت‌های جنسیتی وارد موقعیت‌های شغلی و اقتصادی شوند. یکی از راه‌های مؤثر در این زمینه، استفاده از نمونه‌های موفق است. زنان و مردانی که در زمینه‌های شغلی خود موفق به مذاکره برای حقوق و مزایای بالاتر شده‌اند، می‌توانند الگوهایی مناسب برای دیگران باشند و به ایجاد فرهنگ مذاکره سالم‌تر و برابر کمک کنند. همچنین، برگزاری کارگاه‌ها و مشاوره‌های شغلی برای زنان می‌تواند به آنان کمک کند تا اعتماد به نفس بیشتری برای مذاکره پیدا کنند و شکاف‌های جنسیتی در دستمزدها و مزایا کاهش یابد.

اصلاح نگرش‌ها و باورهای اجتماعی، به‌ویژه در محیط‌های شغلی و حرفه‌ای، می‌تواند به‌طور قابل توجهی به کاهش شکاف جنسیتی کمک کند. در صورتی که فضاهای حمایتی برای زنان ایجاد شود، مانند مشاوره شغلی، آموزش مهارت‌های مذاکره و ایجاد شبکه‌های حمایتی، این امکان فراهم می‌شود که زنان بتوانند با اعتماد به نفس بیشتری از حقوق خود دفاع کنند. این اقدامات به تدریج به دستیابی به برابری در دستمزدها و فرصت‌های شغلی منجر می‌شود و شرایطی را فراهم می‌آورد که زنان در موقعیت‌های شغلی به‌طور برابر با مردان عمل کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *